بدون عنوان
(9 دی) قراره 4 تا کتاب بخونیمو هر کدومو تو 5 صفحه خلاصش کنیم... از دیروز صب منو بابایی نشستیم همینجور دنبال کتابیم...دیگه بابا وحید میخونه خلاصشو میگه من مینویسم... از کت وکول افتادیم بابا
ساعت 4 صبه، من دیگه نای بیدار موندن ندارم ولی بابا وحید همچنان داره میخونه...
دوست دارم عشق مامان...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی