محیا ستاریمحیا ستاری، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

محیایی

بهترین روز زندگیییییییییییییییییم...

1391/12/6 2:37
نویسنده : مامان مریم
88 بازدید
اشتراک گذاری

24 بهمن صب ساعت 8 حاضر شدم تا برم بیمارستان، اگه بدونی چقد استرس داشتم و میترسیدم، آخه مامان جونم اینجا نبود، قرار بود امروز راه بیافتن... خیلی حس عجیبی داشتم چشام پر اشک بود... دیگه داشتی از وجودم جدا میشدی... قبل از این تنها مال خودم بودی...

بلاخره به ترس و استرسم غلبه کردم و رفتم اتاق زایمان، بعد از معاینه ساعت 8:45 بستری شدم... بابا وحید به همه خبر داده بود ، همه عموها، عمه ها، خاله آرزو، مامان زندایی الهام... همه منتظر اومدنت بودن...

نهایتا ساعت 16:40 روز 24 بهمن ماه شما بدنیا اومدیییییییییییییییییی...

اونشب تو بیمارستان موندیم، فرداش خانوم دکتر منو ترخیص کردن، اما آقای دکتر سلیمانی گفت که شما زردی داری و تو بخش نوزادان بستری شدی...

2 شب تو بخش گذاشته بودنت تو دستگاه،خیلی اذیت شدم مامان جونی، انقدم دلم به حالت میسوووووووووووخت که نگو، جیگرم واست کباب شد، روز اول زردی خونت 11 بود، روز دوم 7، روز سوم 9 بود که ترخیص شدی قند عسلم...

راستی مامان تو این چند روزه  خاله الهام و خاله مهسا و خاله سولماز خیلی زحمتمونو کشیدن، همش زودتر از شیفتشون میومدن بیمارستان، مراقبت بودن تا من بیام خونه یکم استراحت کنم... خاله ها محیایی براتون بوس میفرسته ه ه ه

عکسای بیمارستانت دست خاله سولمازه وقتی اومد ازش میگیرم برات میذارم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محیایی می باشد